قصاص
ديروز فيلمي ديدم به اسم مترجم. فيلم بدي نبود. توي يکي از قسمتهاي فيلم اشاره اي شد به يکي از رسوم يکي از قبايل افريقا. رسم اين بود که اگر کسي به قتل ميرسيد و قاتل دستگير مي شد, دست و پاي قاتل رو ميبستند و او را به آب مي انداختند. خانواده مقتول انتخاب مي كرد بين اينکه بگذارند او غرق شود, كه اينچنين عدالت به اجرا گذاشته مي شد, و يا به آب مي پريدند و او را نجات ميدادند تا غم خود را پاک و دل خود را روشن کنند. شما کدام راه را انتخاب مي كرديد? به اين موضوع فکر کنيد. بعدا در مورد قصاص بيشتر مي نويسم
2 نظر:
دوست عزیز اگر به خوبی از سابقه نهضت ازادی خبر داشتید این نامه را نمی نوشتید و این سوالات را نمی پرسیدید ایا فیلمهای اعدامها و قصاصهای اول انقلاب را دیده اید که جناب اقای ابراهیم یزدی دارد حکم اعدام و سنگسار و غیره را می خواند و در ضمن نهضت ازادی که نمی اید بگوید دین نیاز به اپدیت شدن دارد چون که انها مبنا و اساس کارشان دین است و لب کلا باید بگویم که حرف و حدیث در این باره زیاد است اما هیچ گاه به مواضع و بیانیه ها و پایگاههای اینترنتی افراد وگروهها کار مداشته باشید بلکه گذشته انها و عملکرد کنونیشان را ببینید. در بارهمعین هم این شعار معروفی که می گوید سگ زرد برادر شغال است را اگر باور داشتنید هرگز ان نامه را برای او نمی نوشتید.
دوست عزيز از ديدن پيغام بسيار ارزشمندت در وبلاگ خودم خيلي خوشحال شدم. مطلب بسيار خوبي در مورد نهضت آزادي گفتي. هدف من هم از نوشتن نامه شناساندن اين افراد به ايرانيان بود. يک مطلب جديد نوشتم که حتماً بخوان و نظر بده خوشحال ميشم. به وبلاگت لينک دادم چون مطالب خيلي جالبي داري حتماً باز هم پيش من بيا.
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی