سه‌شنبه، تیر ۲۱، ۱۳۸۴

نوشی و جوجه هايش


قبلاً که تو ايران سربازی ميرفتم، به عنوان مامور من رو چند بار فرستادن دادگاه خانواده. هرکس فکر ميکنه تو ايران زنان حقوقی دارن، يک سر بره اونجا. نميخوام خاطره تعريف کنم، توی خواننده يا ميدونی، يا نميدونی و ميری ميبينی، يا نميدونی و نميری ببينی، در هر صورت به من فعلاً ربطی نداره. ولی امروز يه چيزی ديدم باز همه اون خاطره های بد رو که من رو اون زمان ديوونه ميکرد دوباره زنده کرد. اين رو ببينيد. نميخوام بگم حق با کيه، ولی اگر مادر هستيد راحت ميفهميد چی ميگه، اگر نه از مادرها بپرسيد چی ميگه.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی