چند وقتي هست ننوشته ام. دليلش از طرفي افسردگی بود و از طرفي ديگر گرفتاری زياد. ولي امروز خواستم چند خط در مورد انتخابات و اوضاع ايران بنويسم.
:بعد از حرف و حديث زياد احمدي نژاد آمد. نظر من در چند خط خلاصه ميشود
ايرانيان هرچقدر هم که مخالف و ستم ديده باشند باز هم از سطح تفکر سياسي بسيار پاييني برخوردار هستند. رفتن۶۰ درصد به پاي صندوقهاي راي نشان از نااگاهي اين مردم دارد. دليل آن هم اينکه هيچ رهبر سياسي در گروه مخالفين وجود ندارد و اشخاص و گروههايي چون معين و نهضت آزادي افرادي لايق براي هدايت اين موج مخالفتها
نيستند.
به نظر من آمدن احمدي نژاد دو مزيت دارد: اول آنکه رفسنجاني با آنهمه جنايت و مکر از راهيابي به اين مقام باز ماند و رژيم بازوی سياسی مقتدری را از دست داد. دوم اينکه احمدی نژاد قادر به حفظ حمايت خارجی از رژيم نخواهد بود.
حالا فرصت کوتاهی تا همه جانبه شدن حکومت طالبان باقيست تا مردم ايران دست به اقدامی بزرگ زده و رژيم را سرنگون کنند. ترسم از آن است که باز هم به خواب خرگوشی فرو رويم و زمانی چشم بگشايم که مردم به حمله نظامی آمريکا به ايران راضی شده باشند.