چهارشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۴

وبلاگ جديد

يه وبلاگ جديد درست کردم برای انقلاب سبز. يک سايت ايرونی خوب هم پيدا کردم برای وبلاگ سازی که عالی بود. برای فارسی نويسی که حرف نداشت. فقط يه ايراد کوچيک داره اونهم اينکه امکان درج عکس توش نيست و بايد از لينک استفاده کرد. ولی دستشون درد نکنه کارشون خيلی خوبه
سبز باشين

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

دوشنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۴

انقلاب سبز


چند وقتی بود که اينجا چيزی ننوشتم. دليلش هم اين بود که تازه از ايران برگشته بودم و با ديدن اين همه مشکل، بدبختی، ستم، تنفر و خلاصه سياهی دلسرد بودم. چند روزی به خودم گفتم اصلاً به من چه. من که ديگه توی اين مملکت نيستم. بگذار هرچی ميخواد بشه؛ ولی مگه ميشه. دلم همش با ايران بود. نتونستم بي خيال بشم. بعد نشستم فکر کردم که چی کار ميشه کرد و به يک نتيجه رسيدم. اونهم اينکه به جای غر زدن و فحش دادن و تقصير رو گردن اين و اون انداختن ميشه يک کاری کرد که حتماً نتيجه ميده و نتيجه اون حتماً مثبت خواهد بود. اسمش رو گذاشتم: انقلاب سبز

انقلاب سبز شکوفايی انسانيته. يعنی چی؟ يعنی اينکه يک انقلابی سبز هرکاری که ميکنه بايد با انسانيت جور در بياد. هيچ منبع و رهبر و گروه و وابستگی نداره. خودش با دل و وجدان خودش تصميم ميگيره که کارش و عملش انسانيه يا نه

یک انقلابی سبز به اولين اصلی که اعتقاد داره احترام به ديگرانه. يعنی اينکه هر انسانی، با هر عقيده و مذهب و گرايش سياسی و اجتماعی، خلاصه هر کسی، حتی دشمنش لايق احترامه. پس به همه احترام ميگذاره

برای يک انقلابی سبز، محبت ريشه انسانيته. يک انقلابی سبز به همه محبت ميکنه و سعی ميکنه همه رو دوست داشته باشه. يک انقلابی سبز در گفتن جمله دوستت دارم به عزيزانش صرفه جویی نميکنه؛ از لبخند زدن به يک ناشناس، از سلام کردن به يک رهگذر و يا از کمک کردن به يک بينوا ابايی نداره

يک انقلابی سبز گذشت داره. هميشه سعی ميکنه همه رو ببخشه. حتی دشمنش. اگر هم کسی او رو نبخشيد، انقلابی سبز به نوبت خودش طرف رو ميبخشه. انقلابی سبز هميشه زود تر از همسرش از او عذر خواهی ميکنه، حتی اگر مقصر نباشه. يه انقلابی سبز پشت فرمون ماشينش از راه دادن به بقيه لذت ميبره و برای کسی که بهش راه بده دست تکون ميده و تشکر ميکنه

خلاصه بگم: احترام، محبت، گذشت. اينها اصول انقلاب سبز هستند. حالا اگر ميخواهيد ايران که هيچ، دنيا بهتر بشه، بيايید انقلابی سبز باشيد. شايد هم هستيد. هرچی تعداد انقلابيهای سبز بيشتر بشه دنيا قشنگتر ميشه. اگر هم من و شما اولين و آخرينش باشيم، باز هم عيبی نداره. ته دلمون از زندگيمون راضی خواهيم بود و ميتونيم بگيم که برای بهتر کردن ايران و دنيا کاری کرديم

اگر ميخواهيد انقلابی سبز باشيد يک شرط داره. هر روز بايد يک کار برای انقلاب سبز انجام بدين. يک لبخند به يک ناشناس، يک خسته نباشيد به رفتگر محله، يک دوستت دارم به همسر يا فرزند يا پدر و مادر و خواهر و برادر، خلاصه هرچی خودتون فکر ميکنيد انقلاب سبزی باشه

من دو تا لوگو درست کردم. اگر دوست داشتيد به وبلاگ خودتون اضافه کنيد. ولی شرطش يادتون نره. اول انقلابی سبز بشين، بعد

خود من شروع ميکنم: دوستتون دارم خوانندهای وبلاگ من

اگر پيشنهادی داريد، يا خواستيد از کارهايی که برای انقلاب سبز کرديد بگين، اگر خواستيد لوگو جديد پيشنهاد بدين، اگر خواستيد فحش بديد يا بگين اينها همش چرت و پرته، شک نکنيد، پيغام بگذاريد، خوشحال ميشم

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

دوشنبه، مرداد ۲۴، ۱۳۸۴

بازگشت از ايران

بالاخره از ايران برگشتم. دلم برای اينجا هم تنگ شده بود. مخصوصاً وقتی دلم پر بود و ميخواستم حرف بزنم ولی دسترسی به اينترنت نداشتم. واقعاً در خيلی موارد نا اميد شدم. انگار ايرانيها از هم متنفرند. يک زمانی حرف از اين بود که عاطفه و احساست تو ايرانيها فقط هست و گرمی و صفا جای ديگه نيست. اگر کسی هنوز تو ايران خبری از صفا و محبت داره به ما هم بگه. من که فقط داد و بيداد و اخم و پرخاشگری و کلاهبرداری و خلاصه فقط سياهی ديدم. ديگه فاميل و دوست هم به فاميل و دوست رحم نميکنه. دلم پره و کم کم هرچی به ذهنم بياد براتون ميگم، ولی به اين نتيجه رسيدم که اگر بدبختی و ظلم هست، بايد اول خود ما ايرانيها درست بشيم تا بقيه درست بشه
راستی بحث در وبلاگ مباحث ادمه پيدا کرد، سری بزنيد

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin